سید على خامنه اى پیر عشق گفت :

فریاد را علیه ستم آفریده اند.

 

قسم به روح خمینى ، قسم به سید على

به امر رهبر و فرموده هاى شخص ولى.

 

قسم به عارف جبهه به مصطفى چمران

به گریه در دل سنگر تلاوت قرآن.

 

قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازى

قنوت و دست جداى حسین خرازى.

 

قسم به جوخه اعدام و سینه ى نواب

به عالمان شهید فتاده در محراب.

 

به انتهاى افق سر گذشت حاج احمد

خوراک کوسه شدن در تلاطم اروند.

 

قسم به پیکر بى سر قسم به حاج همت

به چادر و به حجاب زنان با عفت.

 

به صبحگاه دو کوهه ، به درد و صبر از رنج

غروب دشت شلمچه به کربلاى پنج.

 

قسم به سید حسن شیر مرد حزب الله

به جنگ سى و سه روزه ، نبرد حزب الله.

 

قسم به باکرى و باقرى و زین الدین

به غرش نهم دى به فتنه رنگین.

 

قسم به تنگه ى مرصاد و عقده از صیاد

به غربت اسرا و شکنجه و فریاد.

 

قسم به روح هنر از نگاه آوینى

به جنگ معتقدان ضد رنگ بى دینى.

 

قسم به قدرت خون در برابر شمشیر

به یک پدر که نیامد پسر ، و شد پیر.

 

به مادر سه شهیدى که خم نکرد ابرو

به تکه تکه شدن در مصاف رو در رو.

 

به دست خالى رزمنده اى که مى جنگید

به آن جنازه که با چشم باز مى خندید.

 

قسم به خون خلیلى شهید راه حیا

به ندبه و به کمیل و زیارت عاشورا.

 

که تا رمق به تنم هست ، مکتبى هستم

حسینى ام حسنى ام ، زینبى هستم.

 

و سر سپرده از تبار عمارم

به انقلاب و شهیدان حق وفا دارم.