بسمه ربّ الحسین
در مسجد و درهیئت و در کوچه وکافه
یک عمر به نام تو گرفتیم قیافه
ما خاک کف پای حسینیم و نفهمان
گشتند جهان را پی عودو پی نافه
ماندندپزشکان همه حیران که چگونه
از گریه بر ارباب نگشتیم کلافه
من معتقدم با تو به یک چایی هیئت
بگذار که محکوم کنندم به خرافه
ای کاش بمانی تو حسینی به جهان تا
آن دم که کشد روی تو غسّال ملافه